نام گتاب : یکرنگی
تعداد صفحه : 259
نویسنده : شاپور بختیار
خلاصه کتاب
شاه چند روز قبل از عزیمتش از ایران به من گفت:
«من تحمل این را ندارم که بر دیوارها دربارهٔ من حرف های رکیک نوشته شود.»
، من[=بختیار] جواب دادم:
«اگر اعلی حضرت به من پنج یا شش روز فرصت بدهند ، این وضع عوض خواهد شد.»
همان شب من به خبرنگاران تلویزیون گفتم:
«به استثنای دوران کوتاه نخست وزیری مصدق ،
مدت چهل سال است که در ایران ، نخست وزیری بر سر کار نیامده که شهامت قبول تمام مسئولیتهایش را داشته باشد.
امروز باید به شما بگویم که من تمام مسئولیت ها را گردن می گیرم.
اگر کار ها بر خلاف میل پیش می رود، باید به من حمله کنید.
من در پشت هیچ مقامی سنگر نمی گیرم، دولت در مقابل ملت مسئول است.
پنج روز بعد، پادشاه به من گفت:
«علیه من دیگر چیزی بر دیوار ها نمی نویسند، امّا خدمت شما خوب میرسند!!»
من جواب دادم: «قاعده هم بر همین است.»
من تصور نمی کنم کسی در گذشته این حرف ها را به او زده باشد.
10,000 - این محصول تا حالا 0 بار فروخته شده است