نویسنده : نغمه نائینی
تعداد صفحه : 857
موضوع : عاشقانه
معرفی کتاب :
کتاب رمان همسفر گریز، داستان تکراری نگفتنهاست؛ یک عاشقانهی آرام! شاید زیادی آرام!
هر کس در دنیای درونش، با خودش و با خیلیها حرفها و فکرهایی دارد. گاه خجالت میکشید بگویید، گاه مصلحت نمیبینید بیان کنید و گاه “زمان” فرصت گفتن را از شما میگیرد. موضوع اصلی داستان و همینطور اکثر آدمهای آن حقیقی هستند.
خلاصه داستان : در حیاط را که بست، دست برد زیر چانه و مقنعه را از سرش برداشت. صدای ساز از زیر زمین که یک سالی بود تبدیل به پاتوق هنری بچهها شده بود میآمد.
کلافه از پلهها بالا رفت. انقدر گرمش بود که به بوی خوش شیرینی که در راهرو پیچیده بود هم توجه نکرد.
پشت در ایستاد و چند بار زنگ زد. همانطور که منتظر بود، دکمههای مانتو را باز کرد و فکر کرد مستقیم برود سراغ بطری آب خنک داخل یخچال.
انتظارش که طولانی شد، کیفش را از شانه برداشت و به دنبال کلید گشت. در باز شد و شکوفه با لبخند گفت "شربت لیمو توی یخچال آمادهس"
نفس وارد شد.
- چرا درو باز نمیکنی؟!
- داشتم با تلفن صحبت میکردم.
نفسی کیف و مقنعه را روی مبل رها کرد و به آشپزخانه رفت.
10,000 - این محصول تا حالا 0 بار فروخته شده است